باز من ديوانه ام مستم
باز می لرزد دلم دستم
باز گويی در جهان ديگری هستم
های!نخراشی به غفلت گونه ام را تيغ
های!نپريشی صفایِ زلفکم را ٬دست
آبرويم را نريزی دل! ای نخورده مست
لحظه ی ديدار نزديک است
خاکسترسرخ]]>
لحظه ی ديدار
این نوشته در دسته بندی نشده, دلنوشته ها ارسال و خاکسترسرخ, دلنوشته, عاشقانه, مطلب برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقهمندیها.